آموزة «ایمان می آورم تا بفهمم»

Authors

زهرا پورسینا

abstract

یکی از نظامهای معرفت شناختی ای که به جدّ بر تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر معرفت تأکید دارد نظام معرفت شناختی آگوستینی است. کندوکاو در اندیشة آگوستین قدیس، خصوصاً در نظریة معرفتی وی، نشان می دهد که او از جمله اندیشمندانی است که تأثیر احساسات و عواطف، و خواسته های انسان را بر باورهایش موشکافانه پی می گیرد. تحلیل آموزة «ایمان می آورم تا بفهمم»، در اندیشة آگوستین قدیس برای اثبات ادعای فوق، کاری است که در این مقاله صورت پذیرفته است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

آموزة «ایمان می‌آورم تا بفهمم»

  یکی از نظامهای معرفت‌شناختی‌ای که به جدّ بر تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر معرفت تأکید دارد نظام معرفت‌شناختی آگوستینی است. کندوکاو در اندیشة آگوستین قدیس، خصوصاً در نظریة معرفتی وی، نشان می‌دهد که او از جمله اندیشمندانی است که تأثیر احساسات و عواطف، و خواسته‌های انسان را بر باورهایش موشکافانه پی می‌گیرد. تحلیل آموزة «ایمان می‌آورم تا بفهمم»، در اندیشة آگوستین قدیس برای اثبات ادعای فوق، کاری است که...

full text

بررسی تطبیقی دیالکتیک ایمان و فهم در هرمنوتیک مولانا وآگوستین بر اساس آموزۀ «ایمان می آورم تا بفهمم »

آدمی به‌عنوان موجودی فهیم، مدام با موضوع فهم سر و کار دارد و هر کُنش و واکنشش همراه با فهم است. این هماره­گی و اهمیّتِ فهم، باعث شده که اندیشمندان، از دیر باز در پی شناختِ ساختار و راه­های نیل به فهمِ درست باشند. آگوستین به­عنوان یک قدّیسِ اثرگذار مسیحی در طلیعۀ قرون‌وسطی و مولانا به­عنوان عارف و اندیشمندِ مسلمانِ اواخرِ این دوران، چنین­اند. یکی از قواعدِ هرمنوتیکِ ایشان اعتقاد به تأثیرِ عواملِ وجودی در فهم ...

full text

ایمان می آورم تا بفهمم؛ تحلیلی برون گرایانه از دیدگاه آگوستین

ادعای نامأنوس الهی دان آگوستینی ـ مبنی بر مشروط بودن فهم به ایمان ـ ظاهراً با اشکالات متعدّدی مواجه است. ما با تحلیل، نقد و ردّ اشکالات مزبور، جایگاه معرفت شناسانة ادعای این الهی­دان را نیز تبیین خواهیم کرد. این مقاله شامل دو بخش است. در بخش نخست، با تفکیک دو رویکرد متفاوت درون­گرایی و برون­گرایی در باب مسئلة توجیه معرفتی، نشان خواهیم داد که اشکالات مزبور ناشی از تعهّد به وظایفی معرفتی است که از سو...

full text

بررسی تطبیقی دیالکتیک ایمان و فهم در هرمنوتیک مولانا وآگوستین بر اساس آموزۀ «ایمان می آورم تا بفهمم »

آدمی به عنوان موجودی فهیم، مدام با موضوع فهم سر و کار دارد و هر کُنش و واکنشش همراه با فهم است. این هماره­گی و اهمیّتِ فهم، باعث شده که اندیشمندان، از دیر باز در پی شناختِ ساختار و راه­های نیل به فهمِ درست باشند. آگوستین به­عنوان یک قدّیس اثرگذار مسیحی در طلیعۀ قرون وسطی و مولانا به­عنوان عارف و اندیشمند مسلمانِ اواخرِ این دوران، چنین­اند. یکی از قواعد هرمنوتیکِ ایشان اعتقاد به تأثیرِ عواملِ وجودی در فهم ...

full text

ایمان از احساس تا عقلانیت اخلاقی

مباحث اخلاقی اسلام بی تردید از ایمان به‌عنوان بنیادی‌ترین آموزه دینی، بی بهره نیست، ولی آنچه اهمیت دارد، نگاهی اصولی و مبتنی بر واقعیت به ایمان و اخلاق و انطباق مشترکات و ظرفیت‌های هر دو مقوله با یکدیگر برای فهم هرچه دقیق‌تر از ایمان اخلاقی است. در این مقاله ابتدا درصدد فهم برداشتی دقیق از معنای لغوی ایمان خواهیم بود و سپس برخی رویکردهای رایج به ایمان احساسی و عاطفی را از منظر تأثیر آن بر منش‌ه...

full text

قرآن و آموزة نامیرایی نَفْس

میرایی موجودات یکی از آموزه‌های مسلّم قرآنی است که در آیات متعددی دیده می‌شود. آیۀ «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» مستند نظریۀ قرآنی در تبیین مؤلفه‌های این آموزۀ اعتقادی است و شایستگی استناد و ارجاع در فرجام‌شناسی قرآنی را دارد. تبیین دقیق این نظریه، مستلزم پاسخ به پرسش‌هایی چون ماهیت مرگ چیست؟ گسترۀ مرگ کدام است؟ متعلق و فرایند مرگ چیست؟ بر پایۀ این آیه و آیات هم‌مضمون آن است. برایند بررسی تفاسیر فریقین ن...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
پژوهش های فلسفی کلامی

Publisher: دانشگاه قم

ISSN 9791-1735

volume 9

issue 33 2007

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023